اسیر شماره 11791

ساخت وبلاگ
راستش رو بخوای خواستم خاطرات اسارت رو یک کم به روز تر و با قلمی که خودم دوست دارم بنویسم...آخه ما هم آدمیم هرچی فیلم و داستان تا حالا راجب جنگ و اسارت و جانبازی دیدیم و خوندیم یه جورایی ماها رو از بقیه جدا کردند...طوریکه بروبچه های الان طفلکی ها فکر میکنند ما از ...اومدیمدر حالیکه ماها جلوی چشمایی هستیم که هیچوقت ما رو نمی بینند...بابا حالا یک کم ما رو ببینید...آره اینجام ...یه کم اینورتر رو نگاه کن ...آها ...بیا ...بیا...یک کم دیگه ...خب..آها ...حالا منو دیدی ...خیلی خوشحالم از زیارت شما... اسیر شماره 11791...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیر شماره 11791 دنبال می کنید

برچسب : سیمین,سالروز,شهادت,مبارک, نویسنده : pow11791o بازدید : 85 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:38

ما چیزی برای گفتن نداشتیم و تازه متوجه شدیم که سرکارمون گذاشتن و با این ترفند خواستن ما رو از سرشون بازکننن . ولی بازم از رو نرفتیم و با قیافه ای حق به جانب شروع کردیم به پاسداری که حالا دیگه رسما میخندید اعتراض کردن که شما باید ما رو پذیرش کنید و ما رو سپاه فرستاده و اگه ما رو راه ندین براتون مسئولیت داره و ازین حرفها که صد البته گوشش پر بود از انواع و اقسامش. ولحظاتی بعد به نگهبان دستور داد ما رو ببرند بیرون!!...ما چند ساعتی بیرون در موندیم ولی فایده ای نداشت و عصر شد یکسری از پاسدار ها داشتند میرفتند خونه شون که دیدند ما هنوز اونجاییم یکی شون بهمون گفت خ اسیر شماره 11791...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیر شماره 11791 دنبال می کنید

برچسب : رفیق روزهای خوب رفیق خوب روزها, نویسنده : pow11791o بازدید : 186 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 16:26

 روزهای خوب خوب خوب 14 ...هرچند از سمتی میومد که پام کفش بود ولی اصلا امیدی نداشتم که بتونم از چنگش در برم.......تنها برگ برنده من تاریکی هوا بود و از سمتی که میومد نور چراق درست از مقابلش میتابیدسرم صاف و بالا بود،سینه ام رو هم پر باد کرده بودم و دادم جلو ولی چشمهام را تا اونجا که جا داشت به سمتش برگردوندم تا ببینمش ولی بخاری که از نفس های همرزمان توی صف بیرون میومد نمیزاشت تا دقیقا ببینمش...پای برهنه ام رو پشت پای کفش دارم طوری قایم کردم تا در زاویه دیدش قرار نگیره و هرچند اون آروم جلو میومد ولی من هم یواش یواش پام  رو در سایه دیدش به سمت جلو حرکت میدادم ت اسیر شماره 11791...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیر شماره 11791 دنبال می کنید

برچسب : رفیق روزهای خوب رفیق خوب روزها, نویسنده : pow11791o بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 16:26

سلام 

نمیدونم کسی من بعد پیدا میشه این مطالب رو بخونه یا نه 

ولی وقتی دیدم جندتا کامنت نخونده دارم خجالت کشیدم و به خودم گفتم بهتره هفته ای یکبار هم شده بیام اینجا رو گردگیری کنم

اسیر شماره 11791...
ما را در سایت اسیر شماره 11791 دنبال می کنید

برچسب : بازگشت,بازگشت به ایران,بازگشت لوک خوش شانس,بازگشته,بازگشت شادمهر به ایران,بازگشت به آینده,بازگشت به گروه در تلگرام,بازگشته دلکش,بازگشت کوین لورون,بازگشت بورسالینو, نویسنده : pow11791o بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 16:25

تو زندگی روزهایی هست که میتونه مقدس باشه 

میتونه اتفاقات خوشی در آن بیفته که برای همیشه کد خوشبختیت بشه

میتونه ....وای اگر بشه روز عذاب....بشه کد بدبختی...بشه روز دلمردگی....بشه روزیکه دلی رو رنجونده باشی ..یا...

یا بشه روز مرگ خوشبختی...روز مرگ...

اسیر شماره 11791...
ما را در سایت اسیر شماره 11791 دنبال می کنید

برچسب : 7777,77777,7777 angel number,7777 leesburg pike,7777 hennessy blvd,7777 milliken ave,7777 time inc,7777 westside dr,7777 e hampden ave,7777 yankee road, نویسنده : pow11791o بازدید : 97 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 16:25